به گزارش مشرق، کانال تلگرامی روزنامه شریف نوشت: به مناسبت پایان نصب پوشش فلزی آبراهه قائم در پروژه اومااویا و نصب آخرین لوله آن، با دکتر محمد دورعلی، شخص اول پروژه و استاد دانشکده مکانیک شریف، صحبت کردهایم. این پروژه میتواند گواهی بر این ادعا باشد که در این دانشگاه میتوان کارهایی بالاتر از استانداردهای جهانی انجام داد.
چه شد که از سریلانکا سر درآوردید؟
مساله مربوط به 5 سال پیش است که مجموعه فرآب مشکلی را در نیروگاه در حال ساختش در سریلانکا راجع به یک تونل قائم به قطر 2/3 متر مطرح کرد. مشکل حفظ امنیت کارگران هنگام کار در چاه و جاگذاری لولهها بود. با توجه به اینکه چاه ریزش آب و سنگ داشت، در درخواست اولیه نوعی پوشش برای حفظ امنیت افراد نیاز بود. بعدها، با توجه به انحراف چاه، تحکیم جداره تونل قائم و در ادامه خود موضوع لولهگذاری مطرح شد. قرار بود در این چاه لولهها از پایین به سمت بالا جاگذاری شوند ولی ما پیشنهاد دادیم که جهت نصب لولهها عوض شود و کمکم این ایده به یک روش جدید تبدیل شد. ایده با جزئیاتش به مشاور سوئیسی پروژه ارائه شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت ولی چون نو بود، اطمینان نداشتن از نتیجه و اتمام ایمن آن مطرح شد. پس از ارائه موفق و تایید اولیه روش طی جلسات مکرر با مشاور ایرانی طراحی و ساخت را آغاز کردیم.
ابعاد پروژه چقدر و نیروی انسانی آن چند نفر بود؟
ابعاد فنی پروژه را میتوان از لولههای با قطر 2/2 متر و چاه آن به عمق 680 متر تصور کرد. این لولهها در قطعات 9 متری باید به هم جوش و در کل طول تونل نصب شوند و نهایتا اطراف آنها بتنریزی صورت بگیرد. تیم اصلی کار متشکل از 5 نفر بود که در طول پروژه بعضی افراد به آنها اضافه و کم میشدند. 2 کارگاه اصلی برای ساخت تجهیزات داشتیم و البته افراد بسیار دیگری - چه در بخش اداری و چه در بخش فنی - در کار سهیم بودند. میتوان گفت کار را درمجموع حدود 20 نفر انجام دادند. طراحی تقریبا 8 ماه و ساخت قطعات حدود 4 ماه طول کشید. همه تجهیزات در ایران ساخته شدند. هزینه این پروژه برای کارفرما نسبت به روشهای مشابه بسیار کمتر بود. ضمن آنکه در روشهای معمول حدود 3 سال برای کار گذاشتن لولهها زمان نیاز است اما با روش ما تنها در 6 ماه کار به پایان رسید.
اجزای فنی کار چه قسمتهایی بودند؟
8 وسیله اصلی برای کاری که باید انجام میشد، نیاز بود. هر لوله باید توسط وسیله مخصوص خود به محل نصب آورده میشد، در جای درست خود قرار میگرفت و جوش داده میشد. همچنین، باید افراد پایین فرستاده میشدند و امنیت آنها نیز تامین میشد. ما یک روبات 8 متری برای حمل لوله ساختیم. در ضمن ماشینی مشابه برای تحکیم و عملیات تکمیلی، یک سکوی متحرک جوش که کارگاهی استوانهای و بلند بود برای کارگرها و وسایلی که میخواستند با آنها جوشکاری کنند و البته وسیلهای که آنها و وسایل کار و مواد مصرفیشان را پایین ببرد و امن باشد، نیاز بود. ما به یک سکو بالای چاه هم نیاز داشتیم که از بالا لوله را نگه دارد؛ لولهای که در مرحله آخر و پس از کامل شدن نزدیک هزار تن وزن داشت و از بالا آویزان بود. تجهیزاتی نیز برای حرکت وسایل در طول تونل قائم در نظر گرفته شده بود.
در طول این پروژه چه پیچیدگیها و مشکلاتی وجود داشت؟
ببینید، مشکل اصلی برای ما امنیت افراد حاضر در پروژه بود. از همان ابتدا ریزشی بودن چاه یک مساله حلنشده بود. توجه کنید که اگر یک سنگریزه 680 متر عمق را طی کند، به سرعتی میرسد که میتواند هر نوع کلاه ایمنی را سوراخ کند. ما تمام سناریوهای خطرناک را در نظر گرفتیم و از این نظر میتوان گفت این پروژه یک کار بسیار فکرشده بود. ما برای کارگران راه فرار به سمت بالا ساختیم. اگر هم کارگری که پایین رفته بود حبس میشد، تمام امکانات برای زنده ماندن او در نظر گرفته شده بود تا نیروی امداد برسد. روشی هم برای فرار از پایین در صورت خطر دیده شده بود. یا مثلا در جایی از پروژه به ریزش آب برخورد و راهحلی برای جلوگیری از آن ابداع کردیم.
آیا دانشگاه در این پروژه نقشی داشت؟
مطمئنا انجام چنین پروژهای کار هر تیم مهندسی با هر سطح توانی نیست. آموزشهای قبلی و نقش دانشگاه در دانش بالای بچهها بسیار موثر بود. ما ابتدا پروژه را با جزئیات کامل به صورت نرمافزاری طراحی کردیم و در طول اجرای آن به تحلیلهای خود رسیدیم. در ضمن، طی اجرای پروژه تنها به نتایج نرمافزار دل نبستیم و هر دادهای را با دانش و تجربه خود مقایسه کردیم.
از نظر هزینه راجع به این پروژه چه میتوان گفت؟
صرفا میتوان گفت این روش برای کارفرما نسبت به روش قبلی بسیار کمهزینه، سریعتر و امنتر است.
چرا به ما تلقین شده است که بسیاری از کارها در عرصه مهندسی غیرممکن است و از نظر مالی هم بازدهی ندارد؟
وقتی کاری سنگین به نظر میآید یا بزرگ است و همه میگویند نمیشود، همیشه میگویم فیل هم سنگین است ولی پاهایش قدرت نگه داشتن آن را دارد. اساس کار مهندسی نیز همین است. مثلا اگر وزن زیاد است، اندازهها را تغییر بده و اگر دما بالاست، پوشش را عوض کن. ببینید، ما در کشورمان نه از نظر سختافزاری چیزی کم داریم و نه از نظر دانش فنی. یکی از مشکلات مهم ما مدیری است که تحمل پذیرش نتایج یک ریسک را ندارد در حالی که در جنگ هم پیروزی تنها زمانی به دست میآید که کسی از پشت سنگر دربیاید و صفشکنی کند. جا دارد از مجموعه فرآب و اعتمادشان به ما و روحیه قویشان در حمایت از نیروها تشکر کنم.
در حوزه مالی هم کار مهندسی اگر جدید و با خلاقیت و دقت همراه باشد، ارزش خاص خود را دارد.
برخلاف احساس ناامیدی که به خاطر نابرابریهای مالی و ندانمکاریهای مدیران بیتدبیر در صنعت به جامعه مهندسی القا میشود و این تفکر را تقویت میکند که در ایران نمیشود کاری انجام داد، معتقدم که هر کاری در کشورمان قابل انجام است. به خصوص در این روزهای سخت - اگر فکر روشنی پشت کار باشد - موقعیتی طلایی نصیب جامعه مهندسی کشور شده است که باید از آن استفاده کند. نبود موقت اختاپوس واردات که در سالهای اخیر فرصتهای طلایی را از جامعه مهندسی گرفته بود، میتواند فضایی را برای تجدید قوا، سازماندهی، همافزایی و استفاده بهینه از امکانات بیاستفاده کشور فراهم بیاورد که باید توسط مدیران ارشد کشور و تصمیمگیرندگان مغتنم شمرده شود. دستاندرکاران سطح بالای صنعت، به جای آنکه دعا کنند مسیر واردات باز شود، باید به نیروهای داخلی اتکا کنند و با برنامهریزی هوشمندانه مهندسان توانمند کشور را - قبل از آنکه باقیمانده آنها نیز جلای وطن کنند - به عنوان سرمایههای ارزشمند و غیرقابل جایگزین در کشور حفظ کنند.